به نظر شما دکوراسیون داخلی، طراحی داخلی علم است یا هنر؟ شاید پاسخ دقیق به این سوال کمی دشوار باشد اما حقیقت آن است که طراحی داخلی ترکیبی از این دو است. دکوراسیون داخلی، طراحی داخلی می تواند به عنوان زیر مجموعه هنرهای کاربردی محسوب شود، در عین حال که مهارت های خلاقانه و دانش فنی راه حل مسئله های طراحی داخلی را به وجود می آورند.
این راه حل ها برای رسیدن به زیستگاهی آرامش بخش تر مورد استفاده قرار می گیرند. طراحی داخلی پاسخ های عملی و جذابی را همراه دارد که کیفیت زندگی را نیز بالا می برند. همچنین دکوراسیون داخلی، طراحی داخلی با فرهنگ و گذشته خانواده ساکن در خانه تعامل دارد.
پروسه طراحی به خودی خود با بهره گیری از یک متودولوژی سیستماتیک و تعامل با کاربر فضا راه حل های خلاقانه ای را جهت رفع نیازها ارائه می کند. برای دستیابی به فضایی که از طراحی خوب برخوردار باشد، المان های متعددی دخیل اند، تا در نهایت یک طرح کلی مبتکرانه ظهور کند.
این المان ها شامل رنگ، نور، بافت و موارد دیگر می شود. راهکارهای ارائه شده توسط طراح داخلی برای پروژه های مسکونی، تجاری، آموزشی، درمانی و اداری متعدد سبک زندگی روزانه ما را تحت تاثیر قرار داده و به عبارتی دیگر بر “رفتار” ما تاثیر می گذارد.
با این وجود دکوراسیون داخلی، طراحی داخلی تکیه بر گذشته فرهنگی ما داشته و کماکان می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم رفتارهای ما را شکل داده و واکنش ها و عکس العمل های ما را تحت تاثیر قرار دهد.
به طور مثال فضایی که به رنگ قرمز رنگ شده است گرمتر از فضایی است که رنگ آبی دارد. هر دو این فضاها محیطی یکسان دارند اما رنگ المان طراحی حائز اهمیتی است. که می تواند رفتار ما و نحوه تفکر ما را در چنین فضایی تغییر دهد.
رنگ های یکسان نیز خود می توانند احساسات متفاوتی را در ما بر انگیزند. این احساسات وابسته به ارزش قراردادی و عملکرد روانی آنها با توجه به وابستگیشان به زمان، مکان و پیشینه فرهنگی است. در حالی که رنگ سفید در مجالس ازدواج استفاده شده و نمایانگر خلوص، پاکی و صلح برای ملل مختلف است اما در دوره های مشخصی از تاریخ و در بعضی فرهنگ های دیگر این رنگ در مجالس عزاداری مورد استفاده بوده است.
از شواهد مهم دیگر که چگونه طراحی داخلی می تواند بر رفتار ما تاثیر داشته باشد، موضوع نور است. نور می بایست با توجه به عملکردی که توسط کاربران فضا مورد انتظار است، تنظیم شود. این المان اصلی و مهم می تواند ذهن را هدف بگیرد. به طور مثال در محیط کار، نور ناکافی می تواند منجر به احساس عدم آسایش و ناراحتی شود. در مقابل شما از یک مجلس شام زیبا یا یک فیلم رمانتیک در زیر نور کم بیشتر لذت خواهید برد.
امروز ما باور داریم که رابطه میان حجم و فضا بیشترین تاثیر را بر رفتار فرد می گذارد. مینیمالیسم، در جایی که همه چیز به حداقل ها و ضروری ترین المان ها کاهش می یابد، رویکردی برای دستیابی به محیط زندگی بهتر است. یک زیستگاه ناهنجار و درهم قطعا رنج آور خواهد بود. در حالی که یک فضای مینیمال که به خوبی سازماندهی شده است و در عین حال به خوبی با محیط تعامل می کند آرامش را به همراه خواهد داشت. یک طرح خوب که میان حجم و فضا هماهنگی و توازن به وجود می آورد، می تواند حس خلاقیت و ابتکار را بالا ببرد.
اثر طراحی داخلی بر روی رفتار انسان، به طور مثال در پروژه یک فضای آموزشی مانند مهد کودک، که کودکان در چنین فضایی مرحله شکل گیری ذهن را پشت سر می گذارند، آشکارا مشهود است. رنگ، نور و بافت با یکدیگر تلفیق شده و خلاقیت را بر می انگیزد. امنیت بعد دیگری است که به واسطه طراحی داخلی می تواند برای چنین فضاهایی به وجود آید.
از نظر مقررات و استانداردهای جهانی طراحی برای فضای داخلی، یک فضا تا زمانی که پاسخگوی نیاز کاربران خود به روش های مختلف با توجه به عوامل مختلف مانند پیشینه فرهنگی، شرایط اجتماعی و آب و هوایی نباشد، قابل استفاده نیست. طراحی داخلی می تواند به شدت کیفیت زندگی را وابسته به فاکتورهایی که به آنها اشاره شد و با تمرکز بر اصول خلق یک زیستگاه ایده آل برای زندگی، بهبود بخشد.